دست نوشته های یک طلبه بانو

ما بی تو خسته ایم , تو بی ما چگونه ای ...
  • تماس  

خانوم شما چرا طلبه شدی؟

02 خرداد 1394 توسط معتکف

 

یادم می آید روز اولی که وارد کلاس درس حوزه شدیم , همان ابتدای هم صحبتی استاد با بچه ها ,

حرف از این مسئله به میان آمد که ما با چه هدفی وارد حوزه شده ایم؟

خب جواب ها بر حسب سن و سال و شخصیت دوستان, متفاوت بود.یکی برای بهتر  شدن اخلاقش

آمده بود,دیگری برای اینکه بچه هایش را بهتر تربیت کند, آن یکی برای خوش اخلاقی با همسرش

آمده بود و بغل دستی به اجبار پدر و مادرش.من هم دلیل اصلی ام پیدا کردن معنویتی بود که در

دانشگاه , آن طور که خواستم پیدایش نکردم.خلاصه نتیجه این شد که غالب نیت ها جز چند نفر,

برای رشد معنوی و اخلاقی بود.اما میزان این رشد را باید در طول زمان در می یافتیم, به قول استاد,

از این به بعد چه خوشمان می آمد و چه نمی آمد همه ما را به چشم طلبه می دیدند و کم ترین کج خلقی مان

به پای  مذهب و مذهبیون نوشته می شد.

بعضی از بچه ها همان ترم اول به دلیل تاب نیاوردن فضای خاص حوزه و شاید همین محدودیت ها

انصراف دادند که طبق سخن استاد اتفاقی معمول بود.

 روزهای اول حوزه رفتن, که گاه به دلیلی از کسی یاچیزی دلخور می شدم و از کوره در می رفتم

سریع مورد سرزنش واقع می شدم که : نچ نچ …خیر سرت مثلا طلبه ای!

از اینکه یک روزه به مقام پیامبری رسیده بودم و باید از تمام رذایل اخلاقی پاک می شدم و فضایل

اخلاقی ام به شکل چشمگیری رشد می کرد,حس چندان خوبی نداشتم. این نوع نگاه خانواده و

جامعه و دوستان به نام طلبگی ام و   یک روزه به  مرا به مقام عصمت نائل گرداندن این جمع شریف,

گاهی مرا از اینکه طلبه شده بودم پشیمان می کرد.

اما فکر کردن به قداست این مکان و عنوان , وسوسه ادامه دادن راه را در من زنده می کرد و از

انصراف , منصرفم می کرد.

حالا که فکر می کنم می بینم خیلی هم بد نشده است تن دادن به این قداست های اجباری

دوستان به بنده عاصی خداوند.شاید این استجابت همان شعر زیبا باشد که :

 

ما را به جبر هم که شده سر به زیرکن                    خیری ندیده ایم از این اختیارها

 

 

 9 نظر

به بهانه تولد باب الحوائج ابالفضل العباس (ع)

02 خرداد 1394 توسط معتکف

 


امروز چهارم شعبان است.

سالروز تولد فرزند دلبند امام علی (علیه السلام) و ام البنین  (سلام الله علیه).

بچه که بودم تصور این مرد, برایم  عموی مهربان  و آب آور اهل حرم بود در صحنه کربلا ..

نوجوانی ام  اورا حامی حسین (ع) و دشمن شمر می دانستم.

و حالا که بزرگ تر شده ام برایم تجسم یک حقیقت است و آن تسلی و قوت قلب حضرت زینب (س) است در

صحنه کربلا..

هر جوری که بروم و برگردم و نگاهش کنم او را وسط صحنه کربلا میبینم ؛ انگار از اول تاریخ همان جا ایستاده, با

همان دست ها ی بریده و مشک پاره پاره شده…

رورهای اولی که سوریه تحت حمله داعشی ها بود , غم تلخی بر جانم سایه می انداخت و فکرم این بود که نکند

دست آلوده این قبیله نامشروع به حرم حضرت زینب (س) برسد و بخواهند جسارتی کنند که آن روز برای غیرت

شیعه , پایان تاریخ خواهد بود.

بعدها که نام شهدای مدافع اهل حرم به گوشم خورد, انگار بار سنگینی از وحشت و اندوه بر زمین نهاده بودم.

مخصوصا که شعارشان (کلنا عباسک یا زینب (س) ) را میشنیدم از کسانی که در وبلاگ ها و سایت ها و رسانه

ها تحت عنوان مدافعین اهل حرم به زبان می آورند.

 این روزها بیشتر درک میکنم قوت قلب بودن حضرت عباس (ع) را برای زینب(س) .هزار سال دیگر هم بگذرد غیرت

قبیله عباس(ع) مدافع حضرت زینب (س)  از دست های پلید و نامشروع خواهد بود.

این را بدن های معطر شهدای مدافع حرم که هر بار از سوریه بر می گردند و در کربلا طواف می شوند فریاد

می زند.

 

 8 نظر

یادداشت عصر جمعه - 2

01 خرداد 1394 توسط معتکف

 

صبح روزامروزهم با تولد زیبای سومین  گل از گلزار زیبای ولایت طلوع کرد .

خیلی ها برای رفتن به تفریحات دسته جمعی برنامه ریختند و عده ای درگیر مراسمات جشن درمساجد و حسینیه ها بودند.

عده ای زندگی مشترکشان را جشن گرفتند و عده ای هم همچنان مثل یک روز عادی صبح جمعه را به عصر جمعه وصل کردند.

و تعدادی که جمعه برایشان انتظار رسیدن مسافری از قبیله مطهرین بود,  با رسیدن غروب امروز,با دلی آکنده در اندوه در تمدید این انتظار

مقدس, دل به رسیدن اش؛ شاید  در جمعه روزی دیگر بستند.

 با شنیدن صدای اذان مغرب در فضای دود آلود شهر به سمت بساط نماز خواندن می روم و به این فکر می کنم امروز چندمین نفر از آن لیست

313 نفره  به بلوغ رسیده است.

 2 نظر
  • 1
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • ...
  • 12
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 16
  • ...
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

دست نوشته های یک طلبه بانو

اللهم ثبت قلبی علی دینک.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • مناسبت نوشت
  • یادداشت های عصر جمعه
  • دست نویس هایی در خلوت
  • اولین ها
  • و حضرت (ع) چنین فرمود
  • صرفا جهت تلنگر
  • نقل نوشته های یک حاج آقا
  • تولد یک پروانه
  • وقایع اتفاقیه
  • شعرنوشته های شخصی
  • مناجات نامه

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس