دست نوشته های یک طلبه بانو

ما بی تو خسته ایم , تو بی ما چگونه ای ...
  • تماس  

قدم زدن وسط کهکشان راه شیری

15 تیر 1394 توسط معتکف

 


تو ذهنم کلی برنامه ریختم که شب قدر اول رو چه طور بگذرونم .

اون قدر خسته بودم که فقط پنجاه بند از دعا رو تونستم بخونم .چون ساعت نزدیک سحر بود و سحری نخورده بودم.

بعد اذان هم خوابم برد.

فکر میکنم برای شب اول عیب نداره.

به نظرم دعای جوشن کبیر فوق العاده است.

کاش می شد یه نسخه ازش رو بهمون می دادند که تو عالم قبر و برزخ هم بخونیم و آروم بگیریم اونجا با این

بندهای دل انگیز….

شب ها به مرگ و برزخ و قیامت فکر کردن حال آدم رو عوض می کنه.مخصوصا اگر دعای جوشن کبیر بخونی,

 دل آدم از جاش کنده میشه؛انگار که در حال قدم زدن باشی وسط هزاران کهکشان راه شیری

تودر تو..

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 1 نظر

موضوعات: مناسبت نوشت لینک ثابت

نظر از:  
  • رنگ خدا
  • مدرسه معصومیه قیدار

سلام
با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما دوست عزیز از شما دعوت میشود که به وبلاگم سر بزنید التماس دعا

1394/04/16 @ 13:29


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

دست نوشته های یک طلبه بانو

اللهم ثبت قلبی علی دینک.

جستجو

موضوعات

  • همه
  • مناسبت نوشت
  • یادداشت های عصر جمعه
  • دست نویس هایی در خلوت
  • اولین ها
  • و حضرت (ع) چنین فرمود
  • صرفا جهت تلنگر
  • نقل نوشته های یک حاج آقا
  • تولد یک پروانه
  • وقایع اتفاقیه
  • شعرنوشته های شخصی
  • مناجات نامه

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس